Friday, October 31, 2008

I need your immediate help به کمکتان احتیاج است


دوستان مهربان

مدتیست در پی یافتن راهی برای کمک به یک دوست عزیز هستم و در این مسیر بی شک به هرگونه اطلاع جزیی و کلی شما نیاز دارم. دوستی دارم که در سن 18 سالگی در یک صانحه رانندگی قطع نخاع شده و حالا که 10 سال است با این بیماری دست و پنجه نرم می کند در پی یافتن مسیری درست برای درمان است. می دانیم که در چند کشور دنیا چنین بیمارانی را با عمل جراحی درمان کرده اند اما اطلاعاتمان کافی نیست. در همین راستا به فکر این افتادم که همینجا از همه شما درخواست کنم که اگر بیماری مشابه را می شناسید که در اثر هر گونه مداوایی بهبود یافته به ما معرفی کنید و یا اگر پزشکی را می شناسید که در این امر ممکن است بتواند کمک کند و یا مرکز درمانی ای را در کشور محل اقامتتان می شناسید که روی چنین بیمارانی کار می کنند به من اطلاع بدهید چون حتما کمک بزرگی خواهد بود

پیشاپیش از توجه و محبتتان سپاسگذاری می کنم

Dear Friends and colleagues,

It's a while that I'm thinking of the best possible way to help a friend of mine who got spinal cord injury as a result of a car accident about 10 years ago. After 10 years struggling with this way of living, my friend is seeking a possible way for a healthy life. Here I thought I can share this with all of my readers and ask them to give me any possible hint that might be of any kind of help for him to get access to the right medical center. We have heard that there are some clinics around the world where they do such operations but we are not sure where exactly. I am looking for any kind of information regarding this and any small piece of help would be precious.

I am grateful for your attention beforehand

Wednesday, October 22, 2008

درباره مهاجرت به استرالیا


سلام دوستان

مدتی بود که قول داده بودم درباره مهاجرت به استرالیا بنویسم اما از آنجا که ویزاهای مهاجرتی استرالیا انواع بسیار دارند مردد بودم که کدامیک بیشتر به کارتان می آید. امروز که شرح مفصل و دقیقی از همه انواع این ویزاها را در وبلاگی دیدم به این فکر افتادم که به جای دوباره نوشتن همانها این وبلاگ را به شما معرفی کنم
لینکهای زیر هم شاید به کار آیند
محاسبه امتیازهای شما برای مهاجرت به عنوان نیروی متخصص را اینجا پیدا کنید
مدارک لازم برای مهاجرت به عنوان نیروی متخصص و شیوه اقدام را از اینجا پیدا کنید
پُستی مفصل درباره شهر سیدنی

موفق باشید

Monday, October 20, 2008

نمایشگاه "مجسمه ها کنار دریا" در سیدنی "Sculpture By The Sea"



نمایشگاه "مجسمه ها کنار دریا" از دوهفته پیش در ساحل بُندای در سیدنی آغاز شده و تا چند هفته دیگر هم برپاست. این نمایشگاه منحصر به فرد در مسیری دو کیلومتری کنار معروفترین و پرترددترین ساحل سیدنی برگزار شده و ویژگیهایی دارد که آنرا از هر نمایشگاه دیگری متمایز می‌کند. ایده اولیه نمایشگاه "مجسمه ها کنار دریا" دوازده سال پیش توسط دیوید هَندلی* مطرح شد و آنطور که خودش به خبرنگار روزنامه سیدنی مُرنینگ هِرالد گفته هرگز فکر نمی‌کرده که تا این حد پرمخاطب و مفصل از آب دربیاد. این نمایشگاه زیبا شامل صد و هفت اثر از چندین هنرمند مجسمه ساز مثل اوشیو** و بنژامین گیلبرت*** است که چندین سال است که برای این نمایشگاه خاص اثر می‌سازند.

مهمترین نکته‌ای که این نمایشگاه را از دیگران متمایز می‌کند قابل لمس بودن آثار به نمایش گذاشته شده است. روی اکثر مجسمه های بزرگ، که گاهی به بزرگی یک قایق هستند، پر است از بچه‌هایی که با هیجان از سر‌و‌کول آنها بالا می‌روند و حتی والدینشان را هم به این کار دعوت می‌کنند. یکی از ایده‌های این نمایشگاه و خلاقانش این است که اثر هنری‌ای که در محفظه‌ی موزه خوابیده باشد اثری مرده است و در واقع ارتباطش را با مخاطب قطع کرده است. هنرمندان این نمایشگاه از دیدن اینکه بازدیدکنندگان، که در صفی طولانی و فشرده این مسیر طولانی و صخره‌ای را بالا می‌روند، به آثار آنان دست می‌کشند لذت می‌برند.

خالی از لطف نیست که اینجا به آلونکی اشاره کنم که در میانه‌ی راه با آن مواجه شدم. در کمرکش این مسیر صخره‌ای و در شیبی تند کسی لابلای تورفتگیهای آهکی کنار اقیانوس منزل کرده بود و آنطور که شنیدم سالهاست آنجا زندگی می‌کند. همسایگانش در ده قدمی منزل او خانه‌های میلیون دلاری دارند و او هم همانجا به صندلیش تکیه داده بود و در منظره‌ی اقیانوس کتابی می‌خواند. در نظر من او هم جزوی از آثار این نمایشگاه شده بود...

در میان آثار نمایشگاه چند اثر فراموش نشدنی وجود داشت. اول ریل قطاری بود که انتهای آن چندین متر به سمت بالا خمیده بود و به آسمان می‌رفت. دیگری دو موشک به شکل موشکهایی که در مدرسه با کاغذ می‌ساختیم بود. اما این بار بسیار بزرگ و فلزی. سرِ موشکها در زمین فرو رفته بود. اثر دیگری که توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود نهنگی آهنی بود که گیلبرت عمدا آنرا به هیبت یک هواپیمای جنگی درآورده بود تا به شکار نهنگها توسط ژاپنی‌ها اعتراض کند.

در بین این آثار درختهای بسیاری هم بودند که ریشه‌های فلزی و گاه پارچه ای آنها از زیر صخره‌ها بیرون زده بود. از این لینک می تونین فیلم گزارشی کوتاه از این نمایشگاه کم نظیر رو تماشا کنین...

It’s about two weeks that Bondi has a unique guest. It hosts 107 masterpieces of sculptures that made the two kilometer way from Bondi to Tamarama a slow way for packed joggers. Sculpture by the sea was founded 12 years ago by David Handley and accommodated 107 works to be exhibited annually by the sea. As he has told SMH reporter “I would have needed therapy if you'd told me 12 years ago how big it was going to be”. It displays works of great artists like Benjamin Gilbert and Ushimo who has made art for Sculpture By The Sea for many years.

One of the major factors that distinguish this exhibition from others is its touchable objects. All big size sculptures give shoulders to the kids who invite even their parents to climb some of the gigantic art works. Indeed, it is one of the very ideas of this exhibition too. Its artists believe that the work of art should be touched by its audience otherwise it’s dead. They see no use for a work locked in the galley windows.

It’s not out of point to describe another unique piece of art that I observed at Bondi… it has become maybe the exhibition’s unpredictable 108th work of art. It was a guy’s house within the Bondi rocks who was neighbor to million dollar houses and had the best of serenity by the ocean. For me, it was an absolute work of art…

Among the objects of Sculpture By The Sea, some were unforgettable. First was a train rail which was limbered up to the sky… the other one was the two paper aireplanes that we used to fly at school, but this time they were huge and out of metal and their heads were in the ground. Another one, which was one of the most popular ones was a metal whale by Gilbert for showing his anti-whaling message. With a propeller extending from its water spout and wheels below its chin and tail, the whale resembles a small gunship.

There were lots of trees with metal or woolly roots out of the rocks… You can watch a video report of Sculpture By The Sea here.

-------------------------------------------------------------------

*David Handley

**Ushimo

***Benjamin Gilbert


Thursday, October 16, 2008

آیا وبلاگهای ایرانی رو به افولند؟


مدتیست که به دلیل درگیریهای پی در پی درسی، نوشتن تز، آمادگی برای کنفرانسها و غیره کمتر فرصت نوشتن پست جدید داشتم. اما امروز که به اقتضای کارم مقاله جدیدی از نسرین علوی می خواندم که در مجله اینترنتی دموکراسیِ باز* چاپ شده بود فکر کردم هر چند کوتاه موضوعی را با شما در میان بگذارم. مقاله با گزارشهای داستان گونه از بازارهای لوازم خانگی در میدان شوش و یافت آباد و سهروردی شروع شده بود و گره اولیه با مادری آغاز شده که نگران جهیزیه دخترش است و سرویس ظرف آرکوپال فرانسوی را به چینی ایرانی- که گرانتر هم هست- ترجیح می دهد چون قیمتها از سال پیش دو برابر شده. بعد به بازار مبلمان که پر از مبلمانهای خارجیست و مغازه فروش دستگیره های درِ فانتزی و سرویسهای آشپزخانه لوکس می رود و اتفاقا از زنان شیکی که در رستورانی در همان حوالی رفت و آمد می کنند هم گزارشی می دهد. بازی ظریفی هم با اسم خیابان سهروردی می کند و این اتفاقات را یا اشاره ای به نظر سهروردی درباره تلفیق فلسفه یونان و اسلام آنچه در این خیابان اتفاق می افتد را مواجهه شرق و غرب می نامد. نکته دیگری که برای نویسنده جالب است فروشگاه الکترولوکس در خیابان شریعتیست که فقط یخچالهای آمریکایی آنهم با گارانتی آمریکا می فروشد. بعد از همه اینها نوبت به بحث درباره وبلاگهای ایرانی می رسد. البته باید یادآور شوم که خانم علوی کتابی هم درباره نسل وبلاگنویسان ایرانی نوشته اند که در پستهای اول این وبلاگ به آن اشاره شده بود. در کتاب "ما ایران هستیم"** تاکید بر زنده بودن و کارکردهای مثبت وبلاگ نویسی برای جوانان ایرانی بود. در واقع خانم علوی سعی داشت تا نشان دهد که وبلاگستان فارسی برای جوانان ایرانی فضایی ایجاد کرده تا به راحتی آنچه نمی توانند در جامعه با دیگران در میان بگذارند در وبلاگستان فارسی آزادانه مطرح کنند. شاهد این امر تعدد وبلاگهای فارسی و فعالیت قشرها و گروههای مختلف جامعه ایران در این امر بود. بسیاری از جمله خود من به این کتاب نقدهای زیادی وارد کردیم. از جمله اینکه کتاب حجیم "ما ایران هستیم" تنها با نقل قولهایی از وبلاگهای فارسی پر شده و کمتر به تحلیلی فرهنگی و علمی از روند وبلاگها پرداخته. اما مقاله جدید خانم علوی دست بر نکته ای گذاشته که گویی این مقاله را از کتاب ایشان قابل تآمل تر کرده. وضعیت اقتصادی در نظر اکثریت جامعه شناسان و محققان علوم سیاسی رابطه ای مستقیم و تنگاتنگ با مشارکت اجتماعی مردم دارد. اشاره این مقاله به رواج مصرفگرایی رو به رشد ایرانیان و درگیری آنان با مسائل اقتصادی نکته بسیار مهمیست که جای بحث و تآمل دارد. از طرف دیگر اشاره ایشان به کم شدن تعداد وبلاگنویسان فعال و اینکه بسیاری ترجیح می دهند که دیگر وبلاگ ننویسند هم نکته ترسناک و مهمیست. سختگیریها و دستگیریها و خودسانسوریها نکاتی هستند که باید تأثیرشان در زمینه های فرهنگی توسط محققان علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد
در این جا به این فکر افتادم که با وجود آنکه وبلاگنویسی فعال نسبت به قبل در حال افول است موجی از وبلاگنویسی های خنثی به راه افتاده که شامل انواع بسیار است. برای مثال وبلاگهای مادران جوانی که برای نوزادانشان وبلاگ درست می کنند و همه تغییرات فرزندشان را با عکسهای جدید می نویسند. جالبتر آنکه این مادران برای یکدیگر کامنت می گذارند و درباره مهدکودکها و دیگر مسائل پیرامون فرزند داری می نویسند. برخورد با این نمونه وبلاگها برایم بسیار جالب بود و به نظرم آمد تا از خوانندگانم سؤالی بپرسم و بخواهم که کمک کنند نمونه های بیشتری از انواع مختلف وبلاگها را معرفی کنند. از شما می خواهم که نمونه هایی که تا بحال دیده اید مثلا طنز، روزنوشت، سیاسی، خاطرات تحصیلی، بررسی زندگی روزمره ایرانی، و .... را که بیشتر می بینید و یا به نظرتان متفاوت یا جالب آمده معرفی کنید. البته حتما لازم نیست که نام آن وبلاگها را ذکر کنید و فقط اشاره به نوعی که شما آنرا دسته بندی کرده اید کافی خواهد بود

*Open Democracy
**We Are Iran

Monday, October 6, 2008

دانلود مقاله "نسلی فمنیست در ایران؟" از مجله راتلج

سلام دوستان
مقاله پرسش درباره "نسلی فمینیسم در ایران؟" مقاله ایست از آخرین شماره مجله "مطالعات ایران" که انتشارات راتلج به چاپ می رساند. این مقاله را می توانید از اینجا بصورت پی دی اف دانلود کنید

Sunday, October 5, 2008

دعوت به یک بازی جذاب


دوستان عزیز،
در کنار تمام کارهای روزانه، علی الخصوص در دنیای امروز که سرگرمی جزو کارهای روزانه اکثر مردم قرار گرفته -چند نفر را در روز می بینید که با موبایلهای خود مشغول بازی در تاکسی و حتی در جلسات اداری هستند- شرکت در بازیهایی که کمی فکر را بیشتر مشغول کنند و کمی هم به دیدگاههای جدیتر انسان - منظورم کمی جدیتر از بازیهای کرم و بمب و امثالهم روی گوشیهای موبایل هست- بپردازند می توانند کارکرد خوبی در زندگی روزمره داشته باشند. البته طراحی چنین بازیهایی هم کار هرکسی نیست و باید اول به طراح معتقد بود و بعد وارد بازی شد. در بین طراحان اندیشه های جدیتر روزمره، سلیقه من تا اینجا آنتی تز و توکای مقدس را بیش از دیگران می پسندد چراکه هر دو کمی فکر و خلاقیت را چاشنی بازیهایی می کنند که تقریبا همه کسانی که از فکر کردن فراری نیستند از آنها لذت می برند.
اینهمه را گفتم که شما را به بازی جدید آنتی تز دعوت کنم. در یکی از پستهایش به نقل از هگل فیلسوف آلمانی نوسته بود که "انسان مدرن به جای دعای سحرگاهی روزنامه صبح را می خواند" و از خوانندگان خواسته تا هریک جمله ای به این گفته اضافه کنند و به این ترتیب هرکس تعریفی از دیدگاه خود از انسان مدرن به دست خواهد داد.
از شما هم دعوت می کنم تا در وبلاگ آنتی تز در این بازی شرکت کنید

Thursday, October 2, 2008

فضای عمومی و اینترنت


یورگن هابرماس در اوایل دهه 1960 به بررسی مبدأ و شیوه های گسترش "سیطره عمومی" پرداخت. او این مقوله را نهادی معرفی کرد که ریشه های پیدایش آن در سالون‌ها و قهوه خانه های اواخر قرن هفده آلمان، انگلیس و فرانسه بود. چنانکه نانسی فریزر* به بحث در این مورد پرداخته، فضای عمومی هابرماسی به مثابه تئاتری در جوامع مدرن است که مشارکت در آن تنها از طریق گفتگو امکان‌پذیر است. به بیان دیگر این فضا، سیطره‌ای است که افراد در آن تعاملی گفتگویی و استدلالی دارند. نانسی فریزر بر این نکته هم اکیدا تأکید می‌کند که فضای عمومی هابرماسی بازار معاملات اقتصادی و خرید و فروش نیست بلکه مکانی است برای تبادل نظر برای دسترسی به خرد و نظر عمومی که در آن باید انواع نظرها شنیده و بحث شود. چنین فضایی الزاما باید در دسترس عموم قرار گیرد و در آن باید موضوعات خاص اجتماعی دنبال شوند. چنانکه دووی** بحث می‌کند سیطره عمومی شامل تعاملاتی است که در طی آنها افراد باید به دنبال تعبیر وضعیت عمومی خود بوده و به این ترتیب در پی واکنشی مشترک به نیازها و علائق اجتماعیشان باشند. بنابراین فضای عمومی، سپهری تلقی می شود برای بحث‌های نامحدود بر سرِ علائق و مصائب عموم مردم. این فضا باید برای همگان بطور مساوی آزاد و قابل دسترسی باشد.

در تاریخ اروپا مکان‌های اجتماع عموم ، که در دسترس اکثریت مردم قرار داشت، امکان بحث و گفتگوهای اغلب انتقادی را برای شهروندان محیا می کرد و به آنان این فرصت را می داد تا از طریق گفتگو و مشورت در پیشبرد و دستیابی به منافع عمومی فعالیت کنند. بحثهایی که در این مجامع مطرح می شد عبارت بودند از تجارب اجتماعی، بررسی عملکرد دولت و امثالهم که از طریق رسانه های نوشتاری در دسترس همگان قرار می گرفت. با این حال، نفوذ نیروهای بازار در حوزه گفتمان همگانی، شبکه ارتباطات عمومی را به کنشهای فردی منحصر کرد و فضای عمومی به واسطه رسانه های فراگیر به سیطره مصرف فرهنگ تغییر شکل داد. در نتیجه وجود فضای عمومی به امری ظاهری بدل گشت و جزئی از کالاهای بازار شد که توسط سلائق فردی کنترل می‌شد و در خدمت همان سلائق نیز کار می کرد.

در قرن حاضر، اینترنت در قامت یک تحول رسانه ای به عنوان یک پروژه خدمات عمومی وارد این عرصه شد. تغییر شکل اینترنت از حوزه عمومی به مجموعه ای از تجمعات خصوصی آنلاین، تکرار همان تجربه قبل بود در فضای سایبر. در هر دو مورد، اینترنت و رسانه های نوشتاری، نمای بیرونی این اتفاقات پرده ای را می پوشاند بر روی عملکردِ حقیقی که در پس این نوع فضای عمومی وجود دارد. شرکتها و تشکلات خصوصی هوشمندانه نتیجه گرفتند که با استفاده از تصویری خام از حس اجتماع در اینترنت می توانند به سودآوری بیشتر خود کمک کنند. آنها با تغییر شکل فضای خصوصی اینترنت به فضایی برای تجمع توانستند مصرف شخصی از این فضا را ترغیب کنند و در حقیقت کاربران شخصی اینترنت را با نوعی سیطره عمومی اینترنتی آشنا کردند. نتیجه این اقدام ظهور قلمرویی است که به نظر از طرفی روز به روز "عمومی تر" و از طرف دیگر هر چه بیشتر "خصوصی و تجاری" می گردد.

حال باید پرسید که؛ آیا فضای اینترنت گستره مناسبی برای بحث و گفتگو درباره مسائل اجتماعی است؟ آیا اینترنت و مجامع اینترنتی در پیشبرد مؤثر امور به نفع عموم کمکی می کنند؟ آیا مجموعه ای از سایت‌ها، و بطور خاص وبلاگ‌ها، می توانند فضای مناسبی برای تحقق سیطره عمومی هابرماسی باشند؟ در این مورد از طرف کارشناسان و محققان رسانه‌ها و علوم اجتماعی بحث‌های فراوانی شده است. عده کثیری معتقدند که اینترنت و فضای سایبر فضای مناسبی برای تبادل نظر بصورت آزاد و برابر در اختیار عموم می‌گذارد و عده‌ای هم با این دلایل مخالفت دارند. این که اینترنت در حال حاضر بخش وسیعی از نظرات عموم را در حوزه‌های مختلف پوشش می‌دهد امری انکارناپذیر است اما قطعا، چون همه رسانه های دیگر، نقص‌هایی هم در برآورده کردن فضای عمومی هابرماسی بر آن وارد است.

برای روشنتر شدن این موضوع به پنج مورد از خصوصیات فضای عمومی اشاره می کنم و به بررسی امکان تحقق آنها را در فضای سایبر می پردازم.

1- اولین و شاید مهمترین خصوصیت فضای عمومی استقلال است. به این معنی که شهروندان باید به عنوان اعضای حقیقی و بدون وابستگی به ارگانهای اقتصادی خاص و یا با ملاحضات سیاسی و حکومتی در بحثها شرکت کنند.

2- دومین شرط شرکت در فضای عمومی هابرماسی صدق گفتار است. به بیان دیگر بحثهای شرکت کنندگان در چنین مجامعی می‌بایست معتبر و مستدل باشد.

3- شرط دیگر انعطاف پذیری شرکت کنندگان است. یعنی افراد باید در برابر نقد و نظر دیگران متحمل و نقد پذیر باشند و عقلانیت آنها در برابر مسائل مختلف اجتماعی بر احساسات و تعصبات آنان چیره گردد.

4- مشارکت و پیگیری بحثهای مطرح شده نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. به این جهت که تأثیرگذاری و نتیجه بخشی گفتگو به تداوم و پایداری شرکت کنندگان در چنین محافلی نیازمند است.

5- آخرین مورد و یکی از مهمترین نکات، اصل برابری و گشوده بودن چنین محافلی بر روی عموم است. یعنی هر کسی باید بتواند صدای خود را در رابطه با مسائل خاص به گوش باقی عموم برساند.

حال سؤال این است که اینترنت و مشارکتهای اینترنتی – چَت روم‌ها، وبلاگ‌ها و وب سایت‌ها- تا چه حد می‌تواند پاسخگوی نیازهای فضای عمومی از نگاه هابرماس باشد. بگذارید از اولین مورد شروع کنیم، استقلال و عدم وابستگیهای اقتصادی و سیاسی. در حالی که بسیاری از محافل بحث و گفتگو در مکان‌هایی با مدیریتِ احزاب خاص با ایده‌ها و جهت‌گیری‌های خاص مربوط به هوادارن خود برگزار می شود، شاید بتوان گفت که فضای سایبر این امکان را در اختیار شرکت کنندگان قرار می‌دهد تا فارغ از تعلقات اقتصادی و سیاسی خود آزادانه در چنین بحث‌هایی فعال باشند.

در دسترس بودن منابع اطلاعاتی موثق در فضای نامحدود اینترنت از خصوصیاتی است که به تحقق آنچه هابرماس صدقِ گفتار می‌نامد کمک می‌کند. به این ترتیب شرکت کنندگان آگاهند که مخاطبان و دیگر شرکت کنندگان این بحث‌ها امکان پیگیری صحت ادعای آنان را در اختیار دارند. بنابراین، صدق گفتار در بحث‌های اینترنتی امکان تحقق بالایی دارد.

از آنجا که اکثر بحث‌ها در فضای سایبر بصورت نوشتاری پیگیری می‌شود، بحث کنندگان فرصت بیشتری برای ابراز عقیده دقیق خود دارند. این بخش به عوامل زیادی اشاره دارد. یکی از این عوامل عدم رویارویی فیزیکی شرکت کنندگان در این فضاست. به این معنا که چون افراد صدای یکدیگر را به شکل رو در رو نمی‌شنوند و همچنین حرکات بدن افراد مقابل را نمی‌بینند با تعصب و احساس کمتری درباره مسائل مطرح شده بحث می کنند. حتی در جایی که افراد قادر به دیدن یکدیگر و یا شنیدن صدا از طریق واسطه‌های الکترونیکی باشند از لحاظ روانی در کنترل احساسات خود تواناتر هستند. از طرف دیگر خودِ عمل تایپ کردن نظرات با فاصله زمانی که در بر دارد عامل مهمی در جلوگیری از شتابزدگی افراد در پاسخگویی به نقد و نظر دیگران است. حتی در بسیاری موارد مانند بحث‌هایی که در وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌ها پیگیری می‌شود افراد فرصت بیشتری برای پاسخگویی به نظرات دیگران دارند و این خود عامل مهمی است که ارزش چنین گفتگوهایی را چند برابر می‌سازد. یکی از کاربردهای فوق‌العاده اینترنت در اینجا عدالتی است که در منعکس کردن صدای همگان ایجاد می شود. در این مورد خاص نظر بر شرکت کنندگانی است که از قوای بیانی مناسب – مثلا از لحاظ فیزیکی- برای ابراز عقاید خود برخوردار نیستند.

مورد دیگر مربوط به پیگیری و مشارکت در بحث‌هاست. پرواضح است که بسیاری از آنان که مایلند در مجامع و محافل و گفتگوها شرکت کنند به دلیل محدودیت‌های زمانی و مکانی این فرصت‌ها را از دست می‌دهند. حال آنکه فضای سایبر بصورت شبانه ‌روزی و بدون محدودیت مکانی در اختیار کاربران قرار دارد و افراد از اقصی نقاط دنیا و هر زمان که برایشان مناسبتر باشد می‌توانند در بحث‌ها و محافل مشارکتی فعال داشته باشند.

آخرین شرط یاد شده برابری و دسترسی عمومی است. این خصوصیت نیز مانند مورد قبلی در فضای اینترنت قابلیت دسترسی شرکت کنندگان را تقویت می‌کند. در فضای سایبر افراد فارغ از تعلقات سیاسی و مذهبی و با هر نوع اعتقاد و یا سطح اجتماعی قادرند تا در محافل مورد علاقه‌شان شرکت کنند و صدایی داشته باشند. این مورد بخصوص در باره کسانی که محدودیت‌های خاص فیزیکی و یا روحی دارند صادق است. علاوه بر این امکان نوشتن و ابراز عقاید و انتقادات بصورت ناشناس یکی از امکاناتی است که به افراد اجازه می‌دهد تا آزادانه‌تر به ابراز نظرات و به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌های خود بپردازند.

مسلما در همه این مواردی که ذکر شد مثال‌های نقضی هم امکان پذیر است اما آنچه در اینجا قابل بحث است امکان کم‌نظیری است که فضای سایبر برای مشارکت آراء عموم در اختیار کاربران اینترنت می‌گذارد.

*Nancy Fraser

**Dewey

منابع

Calhoun, Craig (1992).Habermas and the Public Sphere. The MIT Press: Cambridge.

Dewey, John (1946). The Public and its Problems. Gateway books: MA.

Fraser, N. (1995). "Politics, Culture, and the Public Sphere: Toward a Post- modern Conception", in L. Nicholson and S. Seidman (Eds.), Social Postmodernism: Beyond Identity Politics. Cambridge University Press: Cambridge.

Habermas, J. (1989). The Structural Transformation of the Public Sphere: An Inquiry into a Category of Bourgeois Society. The MIT Press: MA.